میانبرها، قوانین سادهای هستند که با استفاده از اطلاعات کمتر به تصمیمگیری کمک میکنند. بهعنوان مثال، وقتی بهجای تحلیل جامع دادهها، تصمیم میگیرید سرمایهتان را بهطور مساوی بین سهامهای موجود تقسیم کنید، در حال استفاده از میانبر "1/تعداد" هستید. این میانبر به شما امکان میدهد بدون پیچیدگیهای محاسباتی، تصمیمی مناسب و سریع بگیرید.
همانطور که این مثال نشان میدهد، بر عکس مدل های پیچیده آماری که به دنبال یافتن بهترین راهحل ممکن هستند، میانبر ها به راه حل های «بهاندازه کافی خوب» اکتفا می کنند. این سادگی و سرعت میانبرها باعث میشود که سوءتفاهمهایی درباره آنها در مقایسه با مدل های پیچیده که بیشینه سازی می کنند می شود:
سوءتفاهمهای رایج درباره میانبرها:
سوءتفاهم 1: اطلاعات و محاسبات بیشتر همیشه بهتر است.
واقعیت: اطلاعات و تحلیل تمام دادههای موجود ممکن است برای توضیح گذشته بسیار دقیق عمل کنند، اما در شرایطی که عدم قطعیت زیادی وجود دارد، مدلهای ساده اغلب بهتر از مدلهای پیچیده میتوانند آینده را پیشبینی کنند.
این به این دلیل است که در محیطهای پر از عدم قطعیت، بخش بزرگی از اطلاعات گذشته نویز یا اطلاعات نامرتبط است که باید نادیده گرفته شود. هرچه عدم قطعیت بیشتر باشد، نیاز به نادیده گرفتن این اطلاعات نا مرتبط بیشتر میشود.
میانبرهای ذهنی، که طی تکامل انسان شکل گرفتهاند، ابزارهای سادهای مانند «فراموشی» را شامل میشوند. این ابزارها به سیستم شناختی کمک میکنند تا اطلاعات نامرتبط را فیلتر کرده و بر موارد مرتبط تمرکز کند. این فرایند، اگرچه ممکن است به نظر نقصی در شناخت باشد، اما در واقع یک ویژگی تطبیقی است که عملکرد بهتر در شرایط نامطمئن را ممکن میسازد.
در دنیای نیمهنامطمئن، تصمیمگیری خوب اغلب نیازمند نادیده گرفتن بخشی از اطلاعات موجود است.
سوءتفاهم 2: ذهن ما فقط به دلیل محدودیتهای شناختی از میانبرها استفاده میکند.
واقعیت: استفاده از میانبرها صرفاً به محدودیتهای شناختی مربوط نیست؛ بلکه ویژگیهای محیط و ماهیت تصمیمگیریها نیز نقش کلیدی دارند. برای مثال، در شرایطی که عوامل مؤثر بر تصمیم بسیار زیاد یا شخصی هستند، بهینهسازی عملاً غیرممکن میشود. در چنین مواقعی، میانبرها بهترین ابزار برای دستیابی به یک راهحل عملی و سریع هستند.
سوءتفاهم 3: میانبرها فقط در تصمیمات معمولی و کماهمیت به کار میروند.
واقعیت: میانبرها نه تنها در تصمیمات روزمره، بلکه در تصمیمات حیاتی نیز استفاده میشوند. برای مثال، در سرمایهگذاریهای کلان یا انتخاب اهداکنندگان عضو، میانبرها بهطور گسترده به کار میروند. همچنین، تحقیقات جدید نشان میدهند که میانبرها در تشخیصهای پزشکی (مانند شناسایی سریع بیماریها) بسیار مؤثر هستند.
سوءتفاهم 4: میانبرها نتایج درجه دو تولید میکنند؛ بهینهسازی همیشه بهتر است.
واقعیت: در بسیاری از شرایط، بهینهسازی به دلیل خطاهای تخمینی، غیرممکن یا کمدقت است. در مقابل، میانبرها بهدلیل سازگاری با محیطهای واقعی و نامطمئن میتوانند نتایجی حتی بهتر از مدلهای پیچیده ارائه دهند. برای مثال، در پیشبینیهای مرتبط با بازارهای مالی، میانبرها اغلب دقت بالاتری نسبت به مدلهای آماری دارند
بهطور کلی، میانبرها ابزارهایی مفید برای مواجهه با دنیای واقعی و نامطمئن هستند. آنها با سادهسازی فرآیند تصمیمگیری و تمرکز بر اطلاعات کلیدی، به ما کمک میکنند تا در شرایط پیچیده و زمان محدود تصمیماتی عملی و مؤثر بگیریم.
برای آشنایی بیشتر با میانبرها و نحوۀ استفاده از آنها در زندگی روزمره، میتوانید به راهنمای "جعبهابزار تصمیمگیری" مراجعه کنید.
منبع: Gigerenzer, Gerd. "Why heuristics work." Perspectives on psychological science 3.1 (2008): 20-29.
دیدگاه خود را بنویسید