تصمیمگیری در شرایط قطعیت
در این نوع، تصمیم تنها یک پیامد دارد که قطعا اتفاق خواهد افتاد. مثلا:
کدام گزینه را ترجیح می دهید؟
الف: جعبه ای که در آن صد هزار تومان بطور قطعی وجود دارد.
ب: جعبه ای که در آن دویست هزار تومان بطور قطعی وجود دارد.
.سوال ساده ای ست، نه؟ اما احتمال رخ دادن این موقعیت های تصمیم گیری قطعی در زندگی واقعی خیلی کم است.
تصمیم گیری در شرایط ریسکی
در این نوع، تصمیم ممکن است به پیامدهای مختلفی بینجامد. با اینکه نوع این پیامدها و احتمال وقوع آن ها مشخص است، اما اینکه کدامشان در واقعیت اتفاق خواهد افتاد، مشخص نیست. مثلا:
کدام را ترجیح می دهید؟
الف: جعبه ای که در آن پنجاه درصد احتمال دارد که 100 میلیون تومان ببرید، 50 درصد هم احتمال وجود دارد که هیچ چیزی نبرید.
ب: جعبه ای که در آن 99 درصد احتمال دارد 45 میلیون تومان ببرید و یک درصد هم احتمال دارد5 میلیون تومان ببرید.
این سوال از سوال قبل پیچیده تر است. اگر جعبه اول را انتخاب کنید، ممکن است مقدار قابل توجهی پول برنده شوید اما از طرفی هم ممکن است هیچ چیزی نبرید. در جعبه دو به احتمال خیلی بالایی ممکن است 45 میلیون ببرید وحتی اگر بخت با شما یار نباشد هم 5 میلیون خواهید برد. هر دو جعبه مزیت و مشکل خودش را دارد. پس چطور می توان بهترین جعبه را انتخاب کرد؟
در اینجاست که مدل های تصمیم گیری بکار می آیند. مدل های هنجاری به ما می گویند که منطقی ترین تصمیم کدام است. منطقی ترین تصمیم معمولا بر اساس قواعد ریاضی یا فلسفی تعیین میشود. یکی از مشهورترین مدلهای هنجاری، مدل مطلوبیت مورد انتظار است. بر اساس این مدل، جعبه یک مطلوبیت بیشتری دارد چون مجموع حاصل ضرب احتمالات در پیامدها بیشتر از جعبه دوم است:
0.5*100 + 0.5*0= 50
0.99*45 + 0.01*5 = 44.6
اما در زندگی واقعی افراد همیشه منطقی ترین تصمیم را نمی گیرند. مثلا ممکن است فردی بسیار به پول احتیاج داشته باشد و جعبه 2 که در آن حداقل 5 میلیون تومان خواهد برد را ترجیح دهد. در اینجا پای مدل های توصیفی به میان می آید که سعی در توضیح و پیشبینی رفتار افراد در زندگی واقعی دارد. این مدلها بیشتر به علم روانشناسی مرتبط می شوند و مشهورترین شان مدل نظریه دور نماست. یکی از یافته های این مدل این است که افراد احتمالات پیامدها را عینی درک نمیکنند بلکه معیاری درونی برای تفسیر آنها دارند. مثلا به احتمالات کوچک بیش از اندازه شان بها می دهند.
تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت
این نوع شرایط دو زیر مجموعه دارد: تصمیم گیری در ابهام و تصمیم گیری در ناآگاهی. در حالت ابهام، فرد از نوع پیامدها مطلع است ولی نمی داند احتمال وقوع هر کدام چقدر است. مثلا:
کدام را ترجیح می دهید؟
الف: جعبه ای که در آن احتمال دارد که 100 میلیون تومان یا یک میلیون ببرید.
ب: جعبه ای که در آن احتمال دارد 50 میلیون تومان یا 5 میلیون ببرید.
در حالت ناآگاهی، شما نه تنها از احتمالات پیامدها مطلع نیستید، بلکه نوع پیامدها هم نمی دانید. تصمیم های پیچیده سیاسی اجتماعی از این نوع هستند.
دیدگاه خود را بنویسید